پسر متعجب من
١٠ آبان ساعت 11:15 پرواز داشتیم واسه تهران.باباحمید باهامون نیومد.جاش خیلی خالیه.تو هواپیما خیلی پسر خوبی بودی. واسه خودت صندلی داشتی و حسابی خوشحال بودی.خیلی قشنگ بود که مرد کوچولوم به جای باباش کنارم نشسته بود!
امروز مامانی بهت گیره های رنگی داد تا بازی کنی ولی تو همچنان متعجبی به خاطر محیط اطرافت. همه جا واست عجیب و جدید
عاشقتممممم پسر متعجب من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی