عاشق کارای قشنگتم
جمعه 2 دی و داشتیم با مامانی ovo میکردیم که یه دفعه مات تلوزیون شدی آخه حنای اندی رو داشت میذاشت
قربون اون دستات برم که تو هوا مونده!
خرگوش کوچولوی مامان میپرستمت
آره چقدرم بدمزه ست کاش یه لیمو به من میدادن!!!
اینم کنجکاوی امروز آقا پویان. هر وقت در یخچال باز میشه نمیدونی با چه ذوقی میای طرفش
قربونت برم که خوشحالی آخه مامان کم اجازه میده بری سر یخچال واسه همین داری ذوق میکنی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی