پویانپویان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

ثمره عشق ما پویان

دوری از پسرم

در دومین روز زندگیت دکتر بیمارسنان عرفان گفت بهتره بیمارستان بمونی آخه زردی داشتی.حالمو نمیتونم توصیف کنم وقتی می خواستم ازت خداحافظی کنم .آخه 9 ماه تو جیگرم بودی ولی 3 روز بعد 2 اسفند مرخص شدی و دوباره برگشتی تو جیگر مامان .از اولم قرار بود 2اسفند به دنیا بیای!!!!!  ...
27 مهر 1390

آخرین دقایق بارداری

لحظات قشنگ حاملگیم که با اومدن تو تکمیل شد.نمیدونی چقدر چشم انتظار این لحظه بودم پسرم       مامانی لیلا و خاله هانیه و خاله نغمه و خاله افسانه و مامان جون و بابا حمید هم منتظر به دنیا اومدنت بودن. ...
27 مهر 1390

بدون عنوان

سلام پویان جونم. این اولین نوشته مامان تو وبلاگته. خیلی ذوق دارم اینجا میتونم تمام لحظه های قشنگ زندگیتو ثبت کنم. یه خورده دیر شده آخه سه روز دیگه هشت ماهت تموم میشه  ...
27 مهر 1390